یکی از بخشهای مهم «کمپانی بینالمللی فرهنگ و هنر»، تهیه و تولید تئاتر در سطوح مختلف، ساخت فيلمهای کوتاه و بلند، تلویزیون، سينمايی، تیزر و آنونس و… توليد فيلمنامه و نمایشنامه، تهیه و تولید آلبومهای موسیقی و… با بهرهگيری از استعدادهای كشور، پشتيبانی از گروههای هنری در زمينههای گوناگون، حمايت از برگزاری نمايشهای آيينی و تعزيه، اقدام به احيای هنرهای اصيل و همچنين انجام فعاليتها و ارائه خدمات ديگر در جهت حفظ امتداد و تكيه بر ارزشهای بومی و ایرانی است. اين موسسه در تلاش است تا گامهای موثری را در جهت اعتلای سطح علمی و ارتقا معلومات هنری علاقهمندان و در نهايت سطح كشور بردارد.
تهیهکنندگی و اسپانسرینگ در هر نوع فعالیت انتفاعی، شرط لازم است و در هنر هم نقشی تعیینکننده دارد. واقعیت است که اکثر فعالیتهای هنری همچون تولید یک تئاتر یا یک فیلم، برپایی یک نمایشگاه و تولید آلبوم یا برگزاری کنسرت بدون برنامهریزی هنری و پشتوانه مالی تحققپذیر نیست. این مسئله نشاندهنده آن است که پا گرفتن یک شرکت تولید موسیقی و برگزارکننده کنسرت در ایران کار دشواری است و نیاز به یک برنامهریزی منسجم و حساب شده دارد.
تهیهکنندگی و سرمایهگذاری اثر هنری با یک قرارداد میان تهیهکننده با هنرمند مؤلف یا صاحب اثر آغاز میشود که بر اساس قرارداد، تهیهکننده خود را مؤظف میداند که از لحظه شروع کار تا انتشار و حتی بعد از توزیع، بخش سرمایه کار را برعهده بگیرد و در عوض، از یک سری امتیازات حقوقی و قانونی در مورد اثر بهرهمند شود. مهم ترین اصلی که در زمینه تهیهکنندگی وجود دارد، اصل دغدغه فرهنگی است؛ به این معنا که شاید یک تهیهکننده و اسپانسر بخواهد از یک اثر هنری به کسب درآمد برسد اما باید او دغدغه فرهنگی داشته باشد و صرفاً تهیهکنندگی یک اثر فرهنگی را اقتصادی نبیند. متأسفانه آنچه در سالهای اخیر در بخش تولید موسیقی کشور رایج شده، حاکی از آن است که تهیهکنندگان و سرمایهگذارانی وارد حوزه فرهنگ و هنر شدهاند که به هر طریقی قصد دارند درآمدزایی کنند و در نتیجه دغدغه فرهنگی بودن را به حاشیه میکشانند.

یکی از تصمیمهای مهمی که سرمایهگذاران و تهیهکنندگان باید بگیرند این است که به خوبی بدانند که باید روی چه افرادی سرمایهگذاری کنند؛ افرادی که هنر غنیتری دارند یا افرادی که صرفاً میتونند پرفروش باشند؟ البته بر کسی پوشیده نیست که تهیهکنندگی هنری در کنار یک عمل فرهنگی، یک فعالیت درآمدزای اقتصادی هم هست و کسی انتظار ندارد که تهیهکنندهای در بخشی سرمایهگذاری کند که به زیان برسد اما حداقل این انتظار وجود دارد که در معرفی هنرمندان با ارزش، امانتدار باشد و صرفاً به سراغ هنرمندانی نرود که قرار است برایشان فروش کند. این بار سنگینی است که بر روی دوش تهیهکنندگان حوزه فرهنگ و هنر وجود دارد.
یک تهیهکننده هنری علاوهبر مهارتها و دانشی که در زمینه اقتصاد هنر دارد، لازم است که خود هنر را هم به خوبی بشناسد تا بتواند بهترین تصمیم را در مورد هنرمندان فعال در این حوزه بگیرد. در این سالها برخی از شرکتها وجود داشتهاند که با بررسی شرایط فرهنگی کشور، توانستهاند هنرمندانی را معرفی کنند که ضمن چرخاندن اقتصاد خود شرکت و اقتصاد هنر، رویکرد هنری جدیدی را هم به موسیقی کشور وارد کنند. این افراد با دانشی که در زمینه هنر دارند، هم یک تصمیم درست اقتصادی میگیرند و هم یک تصمیم به جای فرهنگی. اما خیلی از تهیهکنندگان هم هستند که از کمترین دانشی در حوزه موسیقی برخوردارند و به همین دلیل در عرصه موسیقی دچار اشتباهات بزرگ اقتصادی و فرهنگی میشوند.
داشتن دغدغه فرهنگی در زمینه اسپانسرینگ موسیقی هم ضروری است. پیش از این بیشتر بار اقتصادی تهیه و تولید یک اثر هنری بر دوش یک شخص حقیقی یا حقوقی بود اما اخیراً شاهد آن بودهایم که اسپانسرها هم وارد این حوزه شدهاند و بخشی از سرمایه یک فعالیت هنری را تأمین میکنند. در میان اسپانسرها عدهای هستند که دغدغههای هنری دارند و به همین خاطر خواستههایشان چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ جنس و نوع تبلیغات معقول است اما عدهای دیگر به واسطه سرمایهای که دارند، بد قلقی میکنند و میخواهند به هر طریقی تبلیغات شوند.
به طور کلی، تهیهکنندگی، سرمایهگذاری و اسپانسرینگ از جمله لازمههای جدی هنر موسیقی است که به اقتصاد این هنر کمک کرده و طبعاً چرخیدن اقتصاد هنر میتواند منجر به رشد کیفی خود آن هنر شود. اهمیت بخش سرمایهگذاری در بخش هنر، حتی در سالهای اخیر که راههای جدیدی برای عرضه محصولات هنری ایجاد شده است. فعالیت هنری هم مثل سایر مشاغل برای پیشرفت نیاز به سرمایه دارد اما این سرمایه باید به شکل صحیحی هدایت شود تا در نهایت ضمن یک اقتصاد شکوفا برای هنر، در زمینه افزایش سطح کیفی آثار و رویدادهای هنری نیز تأثیرگذار عمل کند.